مصعب الشامي، عکاس-خبرنگار مصری که جرات کرده بود وارد منطقه رابعة العدوية شود به سمتش شلیک شد و گلوله درست از روی شانهاش رد شد. رابعة العدوية در قاهره مصر، محلِ تجمع موافقان مُرسیست که امروز به شکل خشونتآمیزی پراکنده شدند.
او تجربه شخصیش را در یک سری توییت پیوسته به اشتراک میگذارد تا ما نگاهی دزدکی به تحصن امروز صبح اخوانالمسلمین در شهر نصر بیندازیم.
رسیدن به تحصن رابعه بخش آسان ماجرا بود:
More black smoke rising from Rabaa. Can be practically seen from almost anywhere in Nasr City pic.twitter.com/jz35WHLQ9o
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
دود سیاه بیشتری از رابعه بلند شده است. عملا از هرنقطهای در شهر نصر قابل مشاهده است.
او سپس با گاز اشکآور مواجه میگردد:
Finally made it into Rabaa. Tear gas unbearable.
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
بالاخره وارد رابعه شدم. گاز اشکآور غیر قابل تحمل است.
او وحشتی را که مشاهده کرده بود عکاسی کرد و در آلبومی در فلیکر به اشتراک گذاشت. [هشدار: شاهد عکسهایی از اجساد در سردخانه هم هستید]
The scene at Rabaa's frontline resembles a warzone. Clashes ongoing for six hours now. pic.twitter.com/zVeaKs76GG
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
منطقه درگیر رابعه، شبیه منطقه جنگی بود. درگیریها از شش ساعت قبل تا الان ادامه دارد.
الشامي، از نزدیک با تکتیراندازها مواجه میشود:
Worst part is not knowing where the shooting is coming from. You crouch next to the nearest thing and hope for the best..
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
بدترین قسمت این است که نمیشود فهمید تیرها از کدام سمت شلیک میشوند. پشت نزدیکترین جای ممکن پناه میگیرید و امیدوارید که بهترین جا باشد…
او همچنان از دور از تشدید درگیریها عکس میگیرد:
Rabaa clashes intensifying.. pic.twitter.com/atzf0rm40r
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
تشدید درگیریها در رابعه
یک گلوله از روی شانهاش میگذرد. او توییت میکند:
Literally felt a bullet pass over my shoulder. Heard a buzz similar to that of a gigantic mosquito traveling at the speed of light. Eerie.
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
یک گلوله واقعی از روی شانهام رد شد. صدای وزوزی شبیه وزوز یک پشه غولآسا شنیدم که با سرعت نور رد شد. خیلی ترسناک بود.
به همین دلیل و به دلیل تیراندازی مداوم پشت سرش، الشامي تصمیم میگیرد برگردد:
That, along with the three pellets I sustained in the back, was my cue to leave.
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
این قضیه و سه گلولهای که از پشت سرم رد شد نشانههای برگشت من بود.
اما اینجا پایان ماجرا نبود.
On my way out of Rabaa I was confronted by a resident vigilant mob which stole my equipment. Luckily I had kept the SD card in my socks.
— Mosa'ab Elshamy (@mosaaberizing) August 14, 2013
در راه برگشت اراذل و اوباش منطقه، وسایلم را دزدیدند. خوشبختانه کارت حافظهام را در جورابم نگه داشته بودم.
عکسهای الشامی را از درگیریهای امروز روی فلیکرش از دست ندهید.